شماره: 216
1393/12/26
سپیدی تازه که مودب در شب شعر بفرمایید فروردین خواند
دست از سر حروف بردارید

م ه/

ن و/

م ر/

ر م/

حروف دلتنگ اند/

حروف خسته اند، رم می کنند/

حتی به شعر رکاب نمی دهند

م ه

ن و

م ر

ر م

حروف دلتنگ اند

حروف خسته اند، رم می کنند

حتی به شعر رکاب نمی دهند

و شعر پیاده مانده است

در صحراهای دلتنگی شعری ندارم برای خودم

برای معشوقگانی که بی عاشق مانده اند
برای یتیمان و بیوه گان

عزیزان به حروف ظلم کرده اید

ما با همین حروف، با همین کلمه ها عاشقانه می گویم

برای خود زبانی دیگر بجویید و علایمی دیگر

تنها برف مقدس حرف بود که بر خانه شاعران می بارید

به حروف تهمت زده اید

حروف را خراب کرده اید

دیگر به هیچ کس نمی توان اعتماد کرد
به هیچ کلمه ای به هیچ حرفی

خدا را ای قاضیان 
ای متهمان
ای برادران
دست از سر حروف بردارید

دست کم حروف را برای شاعران بگذارید

حق انتشار محفوظ است ©